فضول
فضولی توی کار خدا رو کی مد کرد ؟
همین آخوندها خاخام ها موبدان کاهن ها کشیش ها و مدعی های خداپرستی و دینداری و مذهبی و روحانی بودن . دورتر نرویم همین ها که یه کار دوکار دینی انجامی می دهند واجب و مستحب بعد فکر می کنند خدا را دارند و در جیب کوچک شان است !! یکسری احکام ثانویه و ثالثیه و ... ساخته اند انجامش می دهند می دانند فکر می کنند علامه ی دین شده اند ! یکسری قوانین و قواعد حفظ کرده اند فکر می کنند عالم و مجتهد و فلان اند .
آن قدر پررو هستند که برخی خود را خدا و امام زمان و ... می خوانند و طرفدارهاشان هم آگاهانه یا ناآگاهانه دنبال کون شان می دوند و می برند و می زنند و می کشند و سوال هم نمی کنند چون فکر می کنند خدا است دیگر .
براستی خدا را بشناسی و ببینی و چنین گوید نمی پرسی و می کنی ؟ همین قدر بی جیره مواجب و بی چون و چرا ؟
آیا خدا می خواهد ؟ آیا خدا نمی خواهد ؟ آیا اجازه و روادید دارید ؟ آیا خودش گفته ؟
در کار خدا دخالت نکنید .
خدا چیزی می داند درباره اش که چنین خواسته یا شده تا درسی بگیرد .
و آن درس مهم است آن #پیام مهم است
همه ی داستان زندگی برای گرفتن پیامی و دریافتن معانی است
آدرسی که درباره ی مجتهد و ولی و امام و ولی امر و خلیفه ی خدا و غیره می دهد درباره ی آن یارو نیست که دنبال کونش هستی طرف !
همه اش یعنی انسان کامل ، خدا ، صوفیسم ، مسیح ، مشیه ، بودا ، آدم که باید دیدش که بهانه ای برای تو نباشد بگویی خب دیدنی نیست !!! چجوری پیداش کنیم و به سخن او گوش کنی (سجده) که پیامش دستورش به هر کسی دیگرگون است .
آیا یافته ای و آن که یافته ای همان است ؟
فضولی فضولی فضولی در ادیان آمده اما آیا توجه شده یا فقط به نماز و روزه و مسجد و کلیسا رفتن و ذکات و خمس و پرداخت های دینی توجه شده است ؟
اجازه هم همین طور در ادیان و در قانون آمده اما توجه می شود ؟ آموزش داده می شود ؟
یک آموزش و پرورش اشتباهی بالا سر خود و بچه ها بوده است ! حکم نمی دم به قصاص و قتل و فلان دارم دیدگاهم را بر پایه ی برداشت ها و تجربیات می گویم دلیل شان را این دیده ام :
خب بچه ها دعوا می کنند می برندشان پیش ریش سفید یا مدیر و ناظم خب آن ها چه می کنند ؟ دو جمله هست توی چشم است : چوقولی نکن ! (یعنی جرم را و مجرم را به #پلیس گزارش نده! یا خودت مشکلت را حل کن ،قصاص کن، یا دهانت را ببند) نمی گویند چکارش کردی که داد زد یا زدت ؟ (شماتت #قربانی به این که اعتراض نکن آسایش ما را بهم می زنی!) می گویند چرا داد زدی چرا زدی ؟ (قربانی را #مقصر جلوه دادن برای این که کسی اعتراض نکند وتحمل کند تا ظالم کارش را بکند چون اعتراض کند خودش مجازات می شود یعنی حق با #ظالم است) یک چیز هم مد شده می گویند حتما یه کاری کردی که اون این کارو باهات کرده و این جمله را در همه ی مقاطع زندگی هم می شنویم .
اجازه گرفتن ، برای بیرون رفتن و تو آمدن از معلم اجازه بگیر (گردن کلفتا اجازه نمی گیرن توی فیلم ها هم می بینیم که همین جوری بی در زدن مدیر و ناظم می آن توی کلاس تازه کلاس را دادگاه و صحه ی نمایش می کنند تا بچه های دیگر یاد بگیرند رفتارهای نادرست را)
اما برای ابزار برداشتن و دادن و پاسخ همکلاسی را دادن چه ؟ از معلم اجازه می گیرند ؟ کدام را ؟ ابزار که مال معلم نیست از معلم اجازه می گیرند ؟ حتا پاسخ دادن به همکلاسی چه ؟ همکلاسی از معلم پرسیده جوابی که معلم می دهد را می خواهد نه نظر و دخالت همکلاسی که معلوم نیست از کجا به چه منظور می گوید و منبع موثقی دارد یا نه اعتماد پرسشگر به استاد است ، نه همکلاسی بحث نمی خواهد بگذارد که پاسخ می خواهد .
و #قضاوت مدیر و ناظم و معلم احمق هم جای بحث است بی دانستن چرایی فقط تعهد می گیرد و می فرستد برود خودشان مشکلات شان را حل کنند با روش و عقیده ای که تازه یاد گرفته اند .
دانش آموز می فهمد که چیزی به نام #دادگری نیست همه اش چرت است و اگر ظالم باشی کسی بهت زور نمی گوید و اگر آرام باشی و ظلم نکنی تو را مقصر و برده و مجرم می دانند !
فضولی های جهانی هم هست که امثال این مذهبی های افراطی یک بار حکومت می سازند با اجازه ی ارباب شان ، نه خدا ، انگلیس که باز شده بریتانیای کبیر !! صغیر ! فرانسه و آلمان نازی هیتلری و یونان و ایتالیا و دموکرات های آمریکا که مردم سالار نما هستند آری مردم را دوست دارند برای بردگی پول مردم را هم دوست دارند برای سوار شدن بر مردم و جان مردم را هم دوست دارند برای جلوه گری و تظاهرات و کشته شدن و حق را باطل و باطل را حق جلوه دهند و ...
هرچه می گویند مردم می اندیشم که چه منفعتی برای گلوبالیست ها و مردم دارد ؟؟ تو هم بیندیش !
همه فکر می کنند حق با آن هاست چون خود را آگاه و دانا می انگارند چون تازگی مد هم شده می گویند خدای درون و خدا در ماست و ما در خداییم و خدا این و خدا اون انگار خودشان دیده اند ، دیده ای گفت به همه همین را بگو ؟ کائنات زیر پاهای ماست و ناخودآگاه را بشناس ! برنامه ریزی کن ناخودآگاهت را ! ناخودآگاه احمق است ؟ احمق تویی که گمان می بری تو با اطلاعات خورانده شده می دانی و ناخودآگاه هزاران ساله نمی داند !
یک شعار همه شان دارند برای حق می جنگیم . حقیقت را می گوییم !! این ها به آن ها می گویند شیطان و آن ها به این ها می گویند شیطان و مثل همیشه هم
مردم لایق حکومت شان هستند
اگر می خواهی زندگی ات بهتر شود به حکومتت بنگر ، سزاوارش نباش نه این که فکر کنی ها ! همه جانبه سزاوار حکومتی که دوست نداری نباش.
مردم به هم رحم نکنند ، حکومت به مردم رحم کند ؟
مردم فضول و قاضی زندگی هم باشند ، حکومت هم فضول و قاضی زندگی مردم می شود و درست است منظورم دقیقا این است مردم سرشان در کون هم باشد ، حکومت هم سرش را در کون مردم می کند بداند چه خبر است که خودشان سرشان در کون شان است و چرا حکومت سرش در کون مردم نباشد . اما حکومت زرنگ است نمی خورد می تپاند در مردم !!
خیلی کوشیدم تا خجالت و حیا را کنار بگذارم تا حقیقت را هناینده و تاثیرگذار بنویسم تا دریابی ! این جاست که می گوید
همچو شمع اند این مجلس / زبان آتشینم هست لیکن درنمی گیرد .
باید در چنین شرایط بغرنجی زبان به ادب نه ، به تندی و با بیانی رکیک باز کرد تا دریابی و این دریابی زیباست که هنایش دارد اثر دارد .
#ادب حرف بد نزدن و حرف های قلمبه سلمبه زدن نیست این را اشتباها در فرهنگ ها تپانده اند تا حقیقت را بکوبند .
ادب اجازه گرفتن و رخصت خواستن و روادید داشتن است .
ادب فضولی به امور شخصی نکردن است
ادب دخالت در کار خدا و فرد نکردن است
ادب به جای خداوند دانا قضاوت و داوری نکردن است
ادب برچسب و انگ ننامیدن به خواست خدا است .