فرهنگ سازی

فرهنگ سازی همان گونه که می دانید یکی از کارهای پر ارچ و رسالتی هست که بر گردن روشن اندیش ها و هنرمندان وفرهنگیان و بیش تر از آن همه ی  مردم هست .

و بیش تر از همه فرهنگیان و هنرمندان و روشن اندیش ها  .

برای فرهنگ سازی باید دست فرهنگ ساز ها را باز نمود .

مردم باید فرهنگ سازان را دوست بدارند و از آن ها پشتیبانی کنند .

ارزش فرهنگ سازی آن اندازه بسیار هست که می تواند جان را به مردم دهد و مرگ را دور نماید و به مردم زندگی بخشد .

برای نمونه :

در کشور هند رسمی بود به نام ساتی  که در آن زن شوهر مرده باید همراه با شوهرش در آتش سوزانده می شد { و مرد زن مرده سوزانده نمی شد ، زنه باید پس از شوهرش می مرد ؛ بگذریم از چم(معنای) راستین این رسم } .

در زمان گاندی این رسم به صورت قانونی ورافتاد ولی هم چنان  پنهانی این کار را می کردند .

تا این که هنرمندان و روشن اندیش ها به میدان آمدند از کی ؟ از آن زمان که هنر سینمای هند آمد و مردم فیلم دیدن بخشی از زمان بی کاری شان شد .

آن ها می دانستند که ناگهان نمی شود چنین رسمی را که سال هاست انجام می شود به آسانی ورانداخت پس کم کم اغاز کردند در فیلم ها و اندیشه ها زنده نگه داشتن زن بیوه و باز هم کار کردند روی این که می تواند زن بیوه زنده بماند و ازدواج نکند ،  زن بیوه ای را نشان دادند که رنگ سپید پوشیده و زنده هست تا بچه هایش را نگه دارد . سپس نشان دادند که در جامعه و خانواده چه رنجی می کشد سپس جا انداختند که  می تواند بخندد سپس نشان دادند که چه اشکالی دارد که جامه ی رنگی بپوشد سپس نشان دادند که می تواند ازدواج کند و خوش بخت زندگی کند آن چنان که در فیلم شعله که همه ی ما این فیلم را می پسندیم و می ستاییم تاکور{سانجیت کاپور که بازیگر مشهور زمان خودش بود} در پاسخ به سخن پدر واقعی عروسش که می گفت :

"مردم ده ، قوم و خویشا "

می گوید :

" مردم ده ، قوم و خویشا همه واسه اینن که ما رو از تنهایی در بیارن ، نه این که تنهاترمون کنن . "

یا  فیلم پدر عروس «بابول» در زبان آمیتاباچن {چنین بازیگر مشهوری} آورده که :

" معنی زندگی کردن زنده موندن نیست ، زندگی کردنه . "  

و می بینیم که مردم به این رسم بد نگریستند و سوزوندن زن ها کم تر شده و هر کسی که این کار را انجام دهد مردم به چشم یک اسنان وحشی و امل و قاتل به او می نگرند .

این فرهنگ سازی هست .